Monday, August 28, 2006

سکس سه نفره

دوستان عزيزم سلام
داستان زير از يکي از بروبچه که ايميل کرده و من از ايشون تشکر مي کنم
سلام دوستان داستاني که واستون تعريف مي کنم مربوط به 4 سال پيش يعني سال 81 هست من اسمم حميد هست والان 21 سال دارم.شايد خيلي از پسرها مثل من در سنيني دوست داشته باشند سکس از عقب رو تجربه کنند اين يه امر طبيعيه چون هر پسري داراي هرمون جنسي زنانست حالا زياد يا کم.منم مثل خيلي ها دوست داشتم که اين تجربه رو داشته باشم ولي خوب واقعا مي ترسيدم حتي فکرش رو به ذهنم بيارم بعد هم من از2چيز مي ترسيدم يکي از لفظ بچه کوني خيلي بدم ميومد دوم از اينکه مي دونستم اين کار درد وحشتناکي داره ولي کنجکاويم زياد بود واين در حد کنجکاوي بود تا اينکه روزي توي اينترنت از سايت تکتاز مطلبي خوندم در مورد زن و شوهرهايي که مي خاند براي اولين بار سکس مقعدي داشته باشند.اين مقاله واسم خيلي جالب بود تصميم گرفتم اين کار را روي خودم تجربه کنم خلاصه يه روز که خونمون خالي بود مقدمات رو آماده کردم چند نمونه هويج آماده کردم از کوچيک تا بزرگ و کرم هم آوردم خلاصه طبق مطالب اون مقاله لخت لخت شدم و پاهام رو باز کردم زير پاهام يه صندلي گذاشتم و با کرم خوب سوراخ کونم رو نرم کردم با دست باهاش بازي کردم انگشتم رو توش کردم اول يه انگشت بعد دو تا تا اين مرحلش خوب بود بعد طبق اون مقاله کوچکترين هويج رو که من به جاي کير مصنوعي ازش استفاده مي کردم وارد کونم کردم درد نداشت چون خيلي کوچيک بود خيلي بهم داشت حال ميداد خلاصه منم نا پرهيزي کردم واز کوچکترين هويج رفتم سراغ بزرگترينش که اندازه کيرم بود من کير کلفتي دارم بد جوري حشري شده بودم و اون هويج بزرگه رو خوب چرب کردم يه کمي فشار دادم ديدم خيلي درد وحشتناکي داشت.داشتم داغون مي شدم خلاصه بي خيالش شدم و وسايلم رو جمع کردم تا دو سه روز هم درد داشتم. خلاصه از اون روز گذشت ولي کنجکاوي من هنوز کم نشد اين قضيه رو تا خونمون خالي ميشد با خودم تکرار مي کردم کم کم هر چه هويج ها بزرگتر ميشد درد منم کمتر ميشد ولي هنوز درد داشت. نقطه عطف اين داستان از جايي شروع شد که من توي يکي از رومهاي گي بودم توي چت که با يه پسري آشنا شدم که اصلا به هيچ دختري علاقه اي نداشت و تهش بهتون بگم که دوست داشت دختر باشه و همه رفتارش هم مثل دخترا بود يه مدتي باهاش چت مي کردم بعد رابطمون حضوري شد و خيلي باهاش صميمي شدم پسر خوبي بود شايد ما توي جامعمون اين چيز رو کثيف بدونيم واين نوع آدما رو پست ولي من که باهاش بودم ميديدم واقعا از لحاظ هرموني مشکل داره و از نميشه متهمش کرد خلاصه قضيه خودم رو بهش گفتم و گفتم که دوست دارم که سکس واقعي داشته باشم اون ترس من رو ريخت و قرار شد با يکي از دوستاش که از نوع دوم گي بود يعني هم دوست داشت بکنه هم بده منو آشنا کنه با اون آشنا شديم البته اين قضايارو من مختصر ميگم والا هر کدومش يه داستانه خلاصه قرار شد که يه روز بريم خونه اين دوست جديدمون آرش رامين به من گفت مطمئن باش که لذت مي بري وحال ميکني منم خوب سفيد کردم واون روز ساعت 8 شب رفتيم خونه آرش و حرف زديم و از اين حرفا من با خودم يه دونه اسپري بي حسي هم برده بودم خونه آرش يه فيلم گي گذاشت و سه نفره روي کاناپه نشسته بوديم من وسط و رامين و آرش دو طرف من يخورده از فيلم گذشت و رامين دستش کرد توي شورت من و شروع کرد به ماليدن کيرم از کلفتيش خيلي تعجب کرده بود ومنم دستم توي شورت آرش بود و داشتيم از هم لب مي گرفتيم من تا اون لحظه فکر ميکردم چندش آورين کار اينه که از پسر لب بگيري ولي تا تجربش کردم ديدم بد هم نيست خلاصه آرش گفت که بهتره که لخت بشيم من کمي خجالت کشيدم ولي تا به خودم اومدم ديدم من رو لخت کردند حالا ديگه چيزي واسه از دست دادن نداشتم.خلاصه منم که تخصصم آماده کردن کون واسه سکس بود به رامين گفتم که از پشت بخوابه روي کاناپه و اونم خوابيد با کرم شروع کردم به ماليدن سوراخ کونش سوراخش گشاد گشاد شده بود خلاصه من رفتم اسپريم رو اوردم و هممون به کير و سوراخ کونمون زديم بعد بچه ها به من گفتند نوبت توه من رو خابوندند و شروع کردند به بازي با سوراخ کونم من انقدر حشري بودم که فقط حال مي کردم به رامين گفتم بياد روي لبام و آرش هم انگشتش رو تو کنم مي کرد خلاصه سرتون رو درد نياورم همين داستان هم با آرش بود و من با کونش بازي ميکردم و رامين داشت براش ساک ميزد يه صحنه اي که خيلي بهش خنديديم اين بود که چون آرش اسپري زده بود وقتي رامين واسش ساک زده بود لباش بي حس شده بود و نميتونست درست حرف بزنه خلاصه رسيدم سر اصل مطلب رامين خوبيد روي کاناپه و پاهش رو باز کرد وآرش کيرش رو گذاشت در سوراخ کونش تو پرانتز بگم که من خيلي از کير آرش خوشم اومده بود چون هم سفيد بود هم دراز و لاغر خلاصه منم رفتم روي لباي بي حس آرمين آرمين يه جيغ کوچيک زد و من فهميدم که کير آرشت تو کونشه - رامين هم مثل هر سه مون خيلي حشري بود مي گفت بکن توش تا تهش رو يالا منم داشتم ديونه ميشدم و داشتم کيرم رو مي مالوندم.خلاصه ديدم که آرش کيرش رو در اورد و شروع کرد به جلق زدن مثل توي فيما گفت باياد جلو من که توي فيلم ها از اين صحنه نفرت داشتم دفتم و آرش آبش رو پاشيد تو صورت هر دومون ما هر دو صورتمون رو پاک کرديم و نوبت آرش شد و خوابي گفت حميد بيا بکن توم من گفتم نه اول تو گفت نه من الان حس ندارم منم از خدا خواسته رفتم و يرم رو رامين خوب چرب کرد و آروم آرم کردم تو کون آرش آرش خيلي درد مي کشيد و دائم مي گفت سريع تر ولي من انقدر ديونه شده بودم که کر هم شده بودم بعد که فکرش رو کردم ديدم چقدر واسه آرش درد آور بوده خلاصه منم کارم تموم شد وآبم رو ريختم تو صورت اون دو تا حالا نوبت خودم شده بود منم خوابيدم و گفتم به آرش آروم ترو خدا من دفعه اولمه ها گفت حتما عزيزم خلاصه با رامين رفتند و کير آرش رو در کون خودم حس کردم سرش رو آروم آروم کرد تو کونم چنين دردي تا به حال به عمرم تجربه نکرده بودم وحشتناک بود ولي آرش مثل من نا مردي نکرد تا جيغ ميزدم چند لحظه صبر مي کرد تا من ول کنم بعد خلاصه کارش با همه بدبختي تموم شد وسه تايي باه هم رفتيم تو حموم آرش اينا ساعت 12 شب بود منم زنگ زدم خونه و گفتم نميام هر سه تامون تا صبح بغل هم خوابيدم و صبح حسابي به کارهاي خودمون به خصوص بي حسي لبهاي رامين خنديديم

7 Comments:

At 8:38 AM, Blogger مهدی برزین said...

chetori pesar.baram jalebe.to hamishe kar shabakeh mikoni.che khabar az shabakeh khoda

 
At 7:18 PM, Blogger AIDIN said...

خيلي جلبه پسر خوب ونازنين ميتونم باهات اشنا شم منتظرم

 
At 8:50 PM, Blogger Unknown said...

agha hamid emala mo midam montazeram aliya_ali@yahoo.com

 
At 3:28 PM, Anonymous Anonymous said...

درود بر شما
این وبلاگ مخصوص همجنسگرایان هست گی ها وارد شن
www.pesaretanha3.persianblog.ir

 
At 3:28 PM, Anonymous Anonymous said...

درود بر شما
این وبلاگ مخصوص همجنسگرایان هست گی ها وارد شن
www.pesaretanha3.persianblog.ir

 
At 1:59 AM, Blogger ali said...

man ham 2nbale partner hastam
alempty0@gmail.com

 
At 6:52 PM, Blogger amir said...

من رضا از تهران یک پسر خوشگل کونی زیر 20 سال میخام وضع مالی مناسبی دارم و خوب پول میدم خونه مجردی هم دارم زنگ بزنید خوشحال میشم
09388089857

 

Post a Comment

<< Home